درباره ما


سلااااااااااااااام خوش اومدي شديدا!!اين وبلاگ فقط واسه خندس واسه همين ورود افراد بد اخلاق و افسرده ممنوعه!!

پیوند روزانه

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
ریحون مگ
مجله خبری کسب و کار برتر
تیزر تبلیغاتی رایگان

جستجو

"لطفا از کلمات کلیدی برای جستجو استفاده کنید !!!



طراح قالب


Www.LoxBlog.Com

Main

My profile

Log out


ميخندي يا بخندونمت؟؟

فقط واسه خنده
پ ن پ
موضوع: <-PostCategory->

دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنـــا کنم؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ بزار اهنگ تـایتـانیک بزارم آروم غرق شو.

 

یارو زده روح الله داداشی روکشته ...حالاگرفتنش...رفیقم میگه حالاچی میشه؟اعدامش میکنن؟گفتم پ نه پ میره مرحله بعد باید محراب فاطمیرو بکشه!‏

داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده،خوردم زمین میگه کمک می‌خوای؟میگم نه پـَـَـ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می‌کنم بریییید برییییییید

به استاد ميگم لطفا کمکم کنيد دارم مشروط ميشم
ميگه نمره ميخواي؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاکي که بايد بريزم تو سرم ميخوام!

کلاغه به روباهه میگه:گفتی آواز بخون که پنیر از دهنم بیافته؟ روباهه میگه:پـَـَـ نَ پـَـَــــ می خواستم واسه آکادمی موسیقی گوگوش ازت تست بگیرم
 

 

نوشته شده توسط :elika | لينک ثابت |یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:,|

پ ن پ
موضوع: <-PostCategory->

به همکارم میگم خدا رو شکر تموم شد، از امروز دوباره برنامه چایی براهه، میگه ماه رمضون؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ سریال پزشک دهکده

تو یه زیارتگاه بودم . یکی بهم گفت : حاجت داری؟ ؟ ؟ گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ اومدم ببینم مبادا کفشا جفت نباشه

نشستم پای کامپیوتر صفحۀ پَـ نه پَــ جلوم بازه دارم زور میزنم و به سلولهای خاکستری فشار میارم که یه چیزی بزاد داداشم اومده میگه تو فکر یه پـَـ نـَـ پـَـ ی تازه ای؟ پـَـ نـَـ پـَـ تو فکر براندازی و جنگ نرم و حملۀ سایبری ام
 

 به مامانم ميگم: فكر كنم ديگه وقتشه از تنهايي در بيام،هر چي باشه بيست و شش سالمه مامان...
ميگه: يعني زن ميخواي پدرسوخته؟ ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ يه داداش توپول موپول ميخواستم روم نميشه مستقيم به بابا بگم.

رفتم به همسايه مون مي گم تخم مرغ داري؟
مي گه مي خواي غذا درست كني؟
پَـــ نَ پَـــ مي خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسي داره

تي شرت

تو دندانپزشکي دکتر آمپول بي حسي رو خالي کرد تو لثه ام. بعد از يه ربع که بي حس شد ميگه:خوب حالا پرش کنم؟! فکر کن من با دهن باز چطوري بهش گفتم پــــَ نه پــــَ !

ساعت 7 صبح داییم به گوشیم زنگ زده برداشتم میگم: بــــــــله!؟

میگه اِ خواب بودی؟

پ نه پ سر صبحی صدامو شکل داریوش کردم حال کنی!
 

نوشته شده توسط :elika | لينک ثابت |یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:,|

پ ن پ
موضوع: <-PostCategory->

به مامانم می گم قوری کجاست؟ می‌گه می خوای چای بخوری؟ پـَـــ نــه پـَـــ می‌خوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی از توش در اومد.

رفتم مغازه میگم شونه داری؟ میگه شونه مو؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ شونه خودت بیا سرمو بذارم روش

پریشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی میکردم،

پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ مشعل

المپیکه دارم میبرم لندن!! میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ و زهرمار، سوار شو بریم…

میگم کلانتری؟ میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ میبریمت لندن با پله و مارادونا

هم دوتا عکس بندازی!!

*دیشب رفتیم استخر، می خواستیم کفشارو تحویل بدیم کلید بگیریم، طرف می گه شما هم کفش دارین؟؟

پـــ ن پــــــ طرح حرم تا حرم بوده پابرهنه اومدیم ثواب ببریم

*ماشین رو پارک کردم شمارمو گذاشتم زیر برف پاک کن! زنگ زده میگه پراید مال شماست؟

میگم پـــ ن پــــــ بی ام و بغلی مال منه! شماره مو گذاشتم رو پرایده ریا نشه

معلم به پنجره اشاره میکنه علی میگه ببندم معلم میگه پ ن پ می خوام بخونم پنجردن داش گلی ای بری باخ بری باخ شما هم بیاوسط برقصید فضا عوض شه.

نوشته شده توسط :elika | لينک ثابت |یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:,|

موضوع: <-PostCategory->

چرا با جوراب خوابیدی؟ آخه اینطوری راحت‌تر می‌خوابم! واسه چی؟ واسه اینکه دیشب با کفش خوابیدم، خوابم نبرد!

 

ادبیات آقایون هنگام زمین خوردم خانوم ها:

دوران نامزدی:

الهی بمیرم چیزیت که نشد

1سال بعدازدواج:

عزیزم بیشترمواظب باش

3سال بعد ازدواج:

مگه کوری جلوپاتونگاه کن

5سال بعدازدواج:

آخیش دلم خنک شد.

غضنفر میره به دانشگاه به دو دلیل می فهمن غضنفره:

1.سامسونتش رو می ذاشت تو ذنبیل

2.وقتی استاد تخته رو پاک میکرده اونم دفترش رو پاک می کرده

 

یارو با زنش دعواش میشه میگه:به خدا اگه به خاطر یارانه نبود میکشتمت!

 

یارو از پشت بوم میوفته روی یه خر ،  به خره میگه خدا از برادری کمت نکنه!!!

يه روز غضنفر و قل مراد داشتن باهم شطرنج بازي ميكردن شاه دق ميكنه ميميره!

 

جلو پمپ بنزين سيگار ميكشه ميگن آقا اينجا پمپ بنزينه سيگارنكش ميگه اهه من جلو بابام هم سيگار ميكشم

 

نوشته شده توسط :elika | لينک ثابت |چهار شنبه 16 شهريور 1390برچسب:,|

ج ج جکککککککککککککککککک
موضوع: <-PostCategory->

.بیشتر مردها ۲ آرزوی بزرگ دارند، اول داشتن خونه، دوم داشتن ماشین برای فرار از خونه

غضنفر زنگ میزنه مخابرات میگه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه میشه لطف كنید از اون طرف یه کم بكشیدش !

به غضنفر میگن این شعر از كیه : سعدیا مرد نكونام نمیرد هرگز میگه نمیدونم یه راهنمائی بكنید…. میگن اسم شاعر تو خود شعره میگه : اهان فهمیدم .. جواد نكونام

یه بار تو آبادان مسابقه تقلید صدای داریوش برگزار میشه، داریوش میاد چهارم میشه!

ترکه پسرش رفته بوده زیر ماشین، با سنگ میزنه درش بیاره!

ترکه میره شکار خرگوش، صدای هویج در میاره!

ترکه 19 تا بچه داشته،‌ بهش میگن: چرا یک بچه دیگه نمیاری، رُند شه؟! میگه: فرزند کمتر، زندگی بهتر!

- ترکه 10 تومن میندازه تو صندوق صداقات، هنوز دوقدم رد نشده بوده،‌ یک ماشین میزنه بهش، درب و داغونش میکنه. همون وقت یک بابای دیگه‌ای داشته یک پولی مینداخته تو همون صندوق، ‌ترکه با حال زار پامیشه، ‌میگه: آقا پولتو اونتو ننداز، اون صندوقش خرابه!

ترکه کفترشو گم میکنه، تو روزنامه آگهی میده: بیه بیه!

·         دیوانه اولی: ببی وقتی کسی ناراحتت می کنه 42 تا ماهیچه استفاده میشه تا اخم کنی! اما فقط 4 تا ماهیچه لازمه که دستت رو دراز کنی و بزنی پس کلش!

نم، مگه تو کری که جواب سلام منو نمی‌دی؟! دیوانه دومی: نه اون احمد داداشمه که کره، من لالم!

    • جشنواره فيلمهاي ايرانسل: من ترانه ديگه شارژ ندارم، در
نوشته شده توسط :elika | لينک ثابت |چهار شنبه 16 شهريور 1390برچسب:,|

....
موضوع: <-PostCategory->

غضنفر میره خبر مرگ پدرش رو به برادرش بگه میگه: برادر برو بیل با فرغون بیار بریم واسه بابا قبر بکنیم

غضنفر رستوران باز می کنه، ولی هر روز ظهر خودش می رفته بیرون غذا می خورده. بهش می گن چرا همین جا غذا نمی خوری؟ می گه: آخه پدرسوخته خیلی گرون می ده!

عکاس سر کلاس درس غضنفر آمده بود تا از بچه ها عکس یادگاری بگیره. معلم هم داشت بچه ها رو تشویق می کرد که دور هم جمع شوند. معلم گفت : ببینید چقدر قشنگه که سال ها بعد وقتی همه تون بزرگ شدید به این عکس نگاه کنید و بگویید: این احمده ، الان دکتره یا اون مهرداده الان وکیله.
غضنفر هم از ته کلاس گفت : این هم آقا معلمه الان مرده!!

غضنفر میخواسته بخوابه دو تا جا میندازه ، میگن چرا دوتا جا انداختی ، میگه آخه دو شبه که نخوابیدم

از غضنفر می پرسن جوراباتو کی شستی؟ میگه جون خودت سوالای تاریخی نپرس!

غضنفر می پیچه توی خیابون یکطرفه پلیس میگرتش ، میگه کجا با این عجله؟ غضنفر میگه هر جای می خواستم برم دیگه دیر شده ببین همه دیگه دارن برمی گردن!

 

نوشته شده توسط :elika | لينک ثابت |جمعه 11 شهريور 1390برچسب:,|

جک
موضوع: <-PostCategory->

  • از يارو مي پرسن "دگرگوني" يعني چي؟ ميگه يعني اين گوني نه ، يک گوني ديگه!
  • روزی عقابی خسته داشت پرواز میکرد که ناگهان گنجشکی میره طرفش میگه: کاکا وسعت پر رو حال میکنی؟ عقابه میگه: برو حوصلتو ندارم! گنجشکه بازم پیله میکنه میگه: کا وسعت باله رو حال میکنی؟ عقابه بازم میگه: بروحوصلت و ندارم و گرنه میام یه کاری میکنم پرات بریزه! گنجشکه میگه: مردی بیا! عقابه میره طرف گنجشکه میزنه پراشو میروزنه گنجشکه در حال افتادان میگه میگه کا هیکل و حال میکنی!
  • یارو ماشینش قفل میشه.

بنده خدا میره میگرده دوساعت سه ساعت بعد یک قفل ساز پیدا می کنه میاره بعد به زن و بچش با کمال شرمندگی میگه:تا من رفتم و برگشتم تو ماشین حوصلتون که سر نرفت؟

اطلاعیه وزارت سلامتی: از این پس برای گرفتن بلیت هواپیما علاوه بر ارائه شناسنامه به ارائه وصیت‌نامه هم احتیاج است

 

نوشته شده توسط :elika | لينک ثابت |جمعه 11 شهريور 1390برچسب:,|

چند تا جک
موضوع: <-PostCategory->

 

بلیط های اصفهان از 20 تومن به 10 تومن كاهش پیدا می كنه، اصفهانیا اعتراض می كن. ازشون می پرسن واسه چی اعتراض كردین می گن چون قبلا كه پیاده می رفتیم 20 تومن به نفعمون بود، اما حالا 10 تومن به نفعمونه!

به اصفهانیه میگن انگیزه ات چیه هی کنکور می دی؟ میگه: به خاطر ساندیس و کیک!

اصفهانی ها وقتی مهمان براشون میاد این طوری تعارف می کنند: لطفا این میوه ها را هم ملاحظه بفرمایید!

اولی: ببخشید با حرف هایم سر شما را درد آوردم.
دومی: نه اختیار دارید، من حواسم جای

دیگری بود

 

نوشته شده توسط :elika | لينک ثابت |جمعه 11 شهريور 1390برچسب:,|

نامه مادر غضنفر
موضوع: <-PostCategory->

غضنفر جان سلام! ما اينجا حالمان خوب است. اميدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. اين نامه را من ميگويم و جعفر خان کفاش برايد مينويسد. بهش گفتم که اين غضنفر ما تا کلاس سوم بيشتر نرفته و نميتواند تند تند بخواند،‌ آروم آروم بنويس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند.

 وقتي تو رفتي ما هم از آن خانه اسباب کشي کرديم. پدرت توي صفحه حوادت خوانده بود که بيشتر اتفاقا توي 10 کيلومتري خانه ما اتفاق ميافته. ما هم 10 کيلومتر اينورتر اسباب کشي کرديم. اينجوري ديگر لازم نيست که پدرت هر روز بيخودي پول روزنامه بدهد. آدرس جديد هم نداريم. خواستي نامه بفرستي به همان آدرس قبلي بفرست. پدرت شماره پلاک خانه قبلي را آورده و اينجا نصب کرده که دوستان و فاميل اگه خواستن بيان اينجا به همون آدرس قبلي بيان.

آب و هواي اينجا خيلي خوب نيست. همين هفته پيش دو بار بارون اومد. اوليش 4 روز طول کشيد ،‌دوميش 3 روز . ولي اين هفته دوميش بيشتر از اوليش طول کشيد. غضنفر جان،‌آن کت شلوار نارنجيه که خواسته بودي را مجبور شدم جدا جدا برايت پست کنم. آن دکمه فلزي ها پاکت را سنگين ميکرد. ولي نگران نباش دکمه ها را جدا کردم وجداگانه توي کارتن مقوايي برايت فرستادم.

پدرت هم که کارش را عوض کرده. ميگه هر روز 800،‌ 900 نفر آدم زير دستش هستن. از کارش راضيه الحمدالله. هر روز صبح ميره سر کار تو بهشت زهرا،‌ چمنهاي اونجا رو کوتاه ميکنه و شب مياد خونه. ببخشيد معطل شدي. جعفر جان کفاش رفته بود دستشويي حالا برگشت. راستي حسن آقا هم مرد! مرحوم پدرش وصيت کرده بود که بدنش را به آب دريا بندازن. حسن آقا هم طفلکي وقتي داشت زير دريا براي مرحوم پدرش قبرميکند نفس کم آورد و مرد!‌ شرمنده.

همين ديگه .. خبر جديدي نيست.
قربانت .. مادرت.

راستي:‌غضنفر جان خواستم برات ‌کمي پول بفرستم ولي وقتي يادم افتاد که ديگه خيلي دير شده بود و اين نامه را برايت پست کرده بودم.

نوشته شده توسط :elika | لينک ثابت |سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:,|

موضوع: <-PostCategory->

غضنفر با دوست دخترش رفته بود پارك. مأمورين اونو گرفتن و ازش پرسيدن: از كجا مياي؟
گفت: ميدان وليعهد.
مأمور زد تو سرش و گفت: خاك بر سرت، وليعهد مرد، حالا انقلاب شده، بايد بگي ميدان وليعصر.
بعد مأمور ازش پرسيد: كجا ميري؟
گفت: پارك شاهنشاهي
مأمور زد تو سرش و گفت: خاك بر سرت! شاهنشاه مرد، حالا انقلاب شده، بايد بگي پارك ملت.
بعد مأمور پرسيد اين خانوم چه نسبتي با تو داره؟
غضنفر گفت: نامزدمه.
مأمور پرسيد: اسمش چيه؟
غضنفر گفت: امام حسين
مأمور پرسيد: چي؟ امام حسين؟
غضنفر گفت: بله، قبل از انقلاب اسمش فوزيه بود. حالا لابد چون انقلاب شده بايد بگيم امام حسين

نوشته شده توسط :elika | لينک ثابت |سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:,|



موضوعات

لینک دوستان

بهار
ღ♥ღکــــریــــم انصــــاری فــــــردღ♥ღ
حريم عشق
روزهاي سياه و سفيد!!
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی


آرشیو دفتر

ارديبهشت 1391
بهمن 1390
دی 1390
شهريور 1390


نویسنده وبلاگ :

elika

آمار سایت
كاربران آنلاين: نفر
تعداد بازديدها:
RSS

کد های جاوا

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 11
بازدید کل : 21576
تعداد مطالب : 22
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



Copyright by © www.LoxBlog.Com & Sharghi.net & NazTarin.Com